English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3890 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flare dud U گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
cloud top height U ارتفاع صعود قارچ اتمی
drop height U ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
barometric altimeter U ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
descentheight U ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
terrain clearance U حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
sextant altitude U ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pressure altitude U ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
pile height U ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation U اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude U ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
chapman region U منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
command altitude U ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
radar altitude U ارتفاعی که بوسیله راداربطور خودکار به هواپیماداده میشود ارتفاع راداری هواپیما
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
best angle of climb airspeed U سرعتی در هواپیما که بیشترین افزایش ارتفاع دریک نقطه معین را سبب میشود
ionosphere U قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
bench mark U نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
low altitude U ارتفاع کم ارتفاع پست
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
continental shelf U مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
low airburst U ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
bombing height U ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
exmeridian altitude U ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
summits U حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit U حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
variable discharge turbine U توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
height datum U سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
altitude U ارتفاع
apothem U ارتفاع
elevations U ارتفاع
x height U ارتفاع x
low-rise U کم ارتفاع
altitudes U ارتفاع
low level U در ارتفاع کم
elevation U ارتفاع
heights U ارتفاع
apparent celestiallatitude U ارتفاع
contour lines U خط هم ارتفاع
depths U ارتفاع
height U ارتفاع
depth U ارتفاع
low U کم ارتفاع کم
attack altitude U ارتفاع تک
line height U ارتفاع خط
sawed off U کم ارتفاع
ceiling U ارتفاع ابر
take a sight U ارتفاع گرفتن
head U ارتفاع فشاری
altimeter U ارتفاع سنج
ceilings U ارتفاع ابر
altimeters U ارتفاع یاب
suction lift U ارتفاع مکش
altimeters U ارتفاع سنج
superelevation U ارتفاع زیاد
levelling U ارتفاع یابی
quadrat U ارتفاع سنج
altimeter U ارتفاع یاب
studding U ارتفاع اتاق
safe altitude U ارتفاع امن
pressure head U ارتفاع فشار
discharge head U ارتفاع تخلیه
cam throw U ارتفاع بادامک
cam throw U ارتفاع منحنی
hight of burst U ارتفاع ترکش
height of centers U ارتفاع مرکز
height of eye U ارتفاع راصد
height of fill U ارتفاع خاکریز
height of rise U ارتفاع ابگیر
height of rise U ارتفاع برجستگی
height of site U ارتفاع ایستگاه
height of site U ارتفاع پایگاه
height overall U ارتفاع ساختمان
height of burst U ارتفاع ترکش
height clearance U ارتفاع مجاز
drop altitude U ارتفاع بارریزی
effective depth U ارتفاع مفید
effective length of strut U ارتفاع کمانش
elevator gear U گردونه در ارتفاع
depth of tooth U ارتفاع دندانه
depth of abutting gap faces U ارتفاع شکاف
cruising altitude U ارتفاع پرواز
critical height U ارتفاع بحرانی
critical altitude U ارتفاع بحرانی
head pressure U ارتفاع فشاری
bombing height U ارتفاع بمباران
high altitude U از ارتفاع زیاد
net head U ارتفاع موثر
absolute altitude U ارتفاع مطلق
riser U ارتفاع پله
observed altitude U ارتفاع حقیقی
optimum height U حداکثر ارتفاع
optimum height U ارتفاع مطلوب
percolation head U ارتفاع نفوذ
flange depth U ارتفاع لبه
low cloud U ابرهای کم ارتفاع
high altitude U ارتفاع زیاد
hypsometer U ارتفاع پیما
hypsometer U ارتفاع سنج
barometric U ارتفاع سنجی
bankful U ارتفاع لبریزی
rises U ارتفاع پله
rise U ارتفاع پله
astro altitude U ارتفاع نجومی
jump altitude U ارتفاع پرش
altitude sickness U ناخوشی ارتفاع
low altitude U ارتفاع پایین
computed altitude U ارتفاع محسوب
levelled U سطح ارتفاع
flybys U پرواز در ارتفاع کم
leveled U سطح ارتفاع
drop altitude U ارتفاع پرش
height adjustment میزان ارتفاع
barometers U ارتفاع سنج
vertical interval U اختلاف ارتفاع
hauteur U ارتفاع غرور
headroom U ارتفاع ساختمان
flypast U پرواز در ارتفاع کم
flypasts U پرواز در ارتفاع کم
level U سطح ارتفاع
humblest U بدون ارتفاع
barometer U ارتفاع سنج
total suction head U ارتفاع کل مکشی
altitudes U ارتفاع هواپیما
humble U بدون ارتفاع
flyby U پرواز در ارتفاع کم
levels U سطح ارتفاع
high jump U پرش ارتفاع
altitude U ارتفاع هواپیما
high water U حداکثر ارتفاع اب مد دریا
angle of elevation U زاویه ارتفاع لوله
flight level U سطح ارتفاع پرواز
form line U خط بین نقاط هم ارتفاع
computed altitude U ارتفاع حساب شده
closed height U حداکثر ارتفاع لیفتراک
height adjustment screw پیچ تنظیم ارتفاع
free board U ارتفاع سطح اب تا تاج سد
mean range of the tide U میانگین ارتفاع کشند
free board U عمق یا ارتفاع ازاد
barometric altimeter U ارتفاع سنج فشاری
calculated altitude U ارتفاع تنظیم شده
zenith distance U فاصله ارتفاع نافر
zenith distance U ارتفاع راس القدم
altitudes U ارتفاع از سطح دریا
position angle U زاویه ارتفاع جسم
very high U ارتفاع خیلی بالا
high jumper U پرنده پرش ارتفاع
hoverting U حفظ ارتفاع پرواز
ceilometer U ارتفاع سنج ابر
optimum height U ارتفاع حداکثرقابل استفاده
altitude U ارتفاع از سطح دریا
alpine U واقع در ارتفاع زیاد
barometric altitude U ارتفاع بارومتری هواپیما
calculated altitude U ارتفاع محاسبه شده
condenser height adjustment تنظیم انقباض ارتفاع
altimeter setting U تنظیم ارتفاع سنج
stato scope U ارتفاع سنج هواپیما
mean high water neaps U متوسط ارتفاع اب دریا
altitude separation U حد سطوح مبنای ارتفاع
altitude datum U ارتفاع از سطح دریا
height adjustment foot پایه تنظیم ارتفاع
elevating mechanism U دستگاه حرکت در ارتفاع
elevating mechanism U دستگاه حرکت ارتفاع
elevating arc U قطاع حرکت ارتفاع
elavation tint U هاشور ارتفاع نقشه
head U ارتفاع ریزش سر رولور سر
superelevation U بلندی بر اضافه ارتفاع
datum plane U سطح مبنای ارتفاع
cap height U ارتفاع حروف بزرگ
minimum elevation U حداقل ارتفاع لوله
negative altitude U ارتفاع غلط است
spot elevation U ارتفاع تعیین شده
altitude intercept U رهگیری در ارتفاع بالا
drawdown U ارتفاع افت اب در چاه
dicing photography U عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
height adjustment scale پایه تنظیم ارتفاع
nuclear equipoise U گلوله اتمی ممنوعه
stature U ارتفاع طبیعی بدن حیوان
mean low water neaps U ارتفاع متوسط پس رفت اب دریا
pneumercator U شاغول سنجش ارتفاع مایعات
height of site U ارتفاع سکوی موشک یاموضع
mean higher high water U ارتفاع متوسط پیشرفت اب دریا
density U چگالی یا ارتفاع پرز فرش
banks U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
bank U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
altitude delay U افت ارتفاع امواج رادار
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا
neap U حداقل ارتفاع اب یاجذر و مد دریا
radar altimetry U ارتفاع سنجی به وسیله رادار
altitude sickness U کسالت در اثر ارتفاع زیاد
absolute altimeter U دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1popsicle
1The more you care
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com